گفتم بیا کناره کنیم از کنارهم
تنهایی آشیانه کنیم در کنار هم
دیگر ز عشق تن تو بونمی دهد
عطری دیگر حواله کنیم در فضای هم
فرصت نشد که بخوانم تو را به عشق
فرقی دگر به واژه کنیم در صدای هم
من کرده ام خراب همه پل های پشت سر
معمار دیگری بهانه کنیم در بنای هم
دیگر به شهر تو سفری من نمیکنم
یک خانه دگر اجاره کنیم در خفای هم
اجناس بد همگی نزد صاحبش
تقدیر نو جوانه کنیم در دکان هم
دل نزد من بماند و بغض هم کنار من
فریاد خود ترانه کنیم در گلوی هم
نیما بیا ! مشو تو محبوس هر کسی
او را سپارو فسانه کنیم در خیال هم
نظرات شما عزیزان:
قشنگ بود
برچسبها:
هیاهو
مهربانی
الو!!
شرمندگی
رها
ببین!!
رویای تو
تسلیم
کوچه باغ
میلاد
سال نو مبارک
شعر
عشق من !
من و تو
تقدیم تو
تو
لحظه را قدر بدان
کاش
نقش شقایق
بازیگر
زندگی میگذرد
بهشت
انتظار تو
پیام آشنا
بریان
یاد مهمان
فاصله
حس زیبایی
تمرین
دشت افسون
بی تو بودن
برای تو
تو
بمان
دلتنگی
برو
شراب چشم های تو
سنگ گور
بی تو
سفر بخیر
بیگانه گشتن
تبسم تو !
هر دو تنهاییم
خلاقیت
عطر حضور تو
تنهایی
تو میدانی!!!!!
دوستی