فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

برﺍﯼ ﺗﺼﺎﺣﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﻢ!
ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ!
ﺑﺎ ﺭﻗﯿﺒﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﻢ!
ﻋﺸﻖ ﺗﻤﻠﮏ ﻧﯿﺴﺖ،

ﺗﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ!

.... document.write('');document.close(); ..0...

.... document.write('');document.close(); ..0...

اسمش را میگذاریم؛

دوست مجازی

اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته . .

خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند ...

وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد وقت میگذاردبرایم، وقت میگذارم برایش . .

نگرانش میشوم دلتنگش میشوم . .

وقتی درصحبت هایم،به عنوانِ دوست یاد میشود مطمئن میشوم که حقیقی ست . .

هرچند کنارهم نباشیم هرچند صدای هم راهم نشنیده باشیم،

من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم هرکجا که باشد ---

پس دوست من در دنیای مجازی دوستت دارم

آرزو مند آرزو هایت

نیما

.... document.write('');document.close(); ..0...

همواره تویی

شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

آوای تو می خوانَدَم از لایتناهی.

آوای تو می آردم از شوق به پرواز

شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

امواج نوای تو، به من می رسد از دور

دریایی و من تشنه مهر تو، چو ماهی

وین شعله که با هر نَفسم می جهد از جان

خوش می دهد از گرمی این شوق، گواهی

دید از تو گر صبح ابد هم دَهَدَم دست

من سرخوشم از لذت این چشم به راهی

ای عشق تو را دارم و دارای جهانم

همراه تویی، هرچه تو گویی و تو خواهی

(فریدون مشیری)
================
تقدیم به بهترین استاد تاریخ!

*****************

تشکر میکنم دوست عزیز از حسن نیت شما  بر من

کوچک نوازی میفرمایید

.... document.write('');document.close(); ..0...

بیا یک بار دیگر

کودکــــــــــــــــــــــــ ـــ شویــــــــــــــــــم

معصومــــــــــانه نگـــــــــاه کنیم

از دروغ بترسیـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــم

بی کینـــــــــــــه

کفش هایـــــــــــمان را بهـــــــــم قرض دهیــــــــــــم

دنیــــــــا را با همــــــــــه
تلخـــــــــــــی،زشتـــــــ ـــــــی،نابه سامانــــــــی،پســــــــتی
گاهــــــــــــــا

شیرین و زیبــــــــــا نقاشی کنیــــــــــم

******سپاس******

 

 

.... document.write('');document.close(); ..0...

خداوندا به دلهای شکسته
به تنهایان در غربت نشسته
به مردانی که در سختی خموشند
برای زندگانی، جان میفروشند
همه کاشانه شان خالی زقوت است
سخنهاشان نگاهی در سکوت است
به طفلانی که نام آور ندارند
سر حسرت به بالین میگذارند
به آن< درمانده زن> کز غم جانکاه
نهد فرزند خود را بر سر راه
به آن جمعی که از سرما بخوابند
ز <آه> جمع، <گرمی> میستانند
به آن چشمی که از غم گریه خیز است
به بیماری که با جان در ستیز است
به دامانی که از هر عیب پاک است
به هر کس از گناهان شرمناک است
دلم را از گناهان ایمنی بخش
به نور معرفتها روشنی بخش

.... document.write('');document.close(); ..0...

باسپاس از  استاد گرامی  ام که محبت کردن و این شعر زیبا رو به وبلاگ آشیانه ای برای دوست تقدیم نمودند

در کجای این فضای تنگ بی آواز
من کبوترهای شعرم را دهم پرواز
شهر را گویی نفس در سینه پنهان است
شاخسار لحظه ها را برگی از برگی نمی جنبد
آٍمان در چاردیوار ملال خویش زندانی است
روی این مرداب یک جنبنده پیدا نیست
آفتاب از اینهمه دلمردگی ها رویگردان است
بال پرواز زمان بسته است
هر صدایی را زبان بسته است
زندگی سر در گریبان است
ای قناری های شرینکار
آسمان شعرتان از نغمه ها سرشار
ای خروشان
موجهای مست
آفتاب قصه هاتان گرم
چشمه آوازتان تا جاودان جوشان
شعر من میمیرد و هنگام مرگش نیست
زیستن را در چنین آلودگی ها زاد و برگش نیست
ای تپش های دل بی تاب من
ای سرود بیگناهی ها
ای تمنا های سرکش
ای غریو تشنگی ها
در کجای این ملال آباد
من
سرودم را کنم فریاد
در کجای این فضای تنگ بی آواز
من کبوترهای شعرم را دهم پرواز

سپاس

.... document.write('');document.close(); ..0...

چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوشست چون دوست در اوست
از دیده دوست فرق کردن نه نکوست
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست

.... document.write('');document.close(); ..0...

دوباره سیب بچین حوا...

بگذار از اینجا هم بیرونمان کنند...!

روزگاریست که شیطان هم فریاد میزند:

سجده خواهم کرد؛

آدم پیدا کنید.

.... document.write('');document.close(); ..0...

این شعر رو خیلی دوست دارم تقدیم به وبلاگتون


تو را ز حال پريشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بميرد صبا چه غم دارد
تو را که هر چه مرادست مي رود از پيش
ز بي مرادي امثال ما چه غم دارد
تو پادشاهي گر چشم پاسبانان همه شب
به خواب درنرود پادشا چه غم دارد
خطاست اين که دل دوستان بيازاري
وليک قاتل عمد از خطا چه غم دارد
امير خوبان آخر گداي خيل توايم
جواب ده که امير از گدا چه غم دارد
بکي العذول علي ماجري لا جفاني
رفيق غافل از اين ماجرا چه غم دارد
هزار دشمن اگر در قفاست عارف را
چو روي خوب تو ديد از قفا چه غم دارد
قضا به تلخي و شيريني اي پسر رفتست
تو گر ترش بنشيني قضا چه غم دارد
بلاي عشق عظيمست لاابالي را
چو دل به مرگ نهاد از بلا چه غم دارد
جفا و هر چه تواني بکن که سعدي را
که ترک خويش گرفت از جفا چه غم دارد

سپاس از محبت شما  دوست گرامی  و عزیز

لطف تون لایتناهی  باد

شاد و کامروا  باشید

.... document.write('');document.close(); ..0...

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.